نیازهای ارتباطی نیازهای خاص ارتباط بین‌فردی اند. این‌ها نیازهای بنیادین زندگی مثل آب، غذا، و غیره نیستند، اما عناصری ضروری برای افزایش کیفیت زندگی و ایجاد حس خود-در-رابطه اند.

نیازهای ارتباطی در رابطه ارضا می‌شوند و شخص به تنهایی نمی‌تواند آنها را ارضا کند. اگرچه ارضای این نیازها در کودکی اهمیت بیشتری دارد، ما در سراسر زندگی نیازمند ارضای آنها توسط یک ‌دیگری فعال  هستیم. وقتی نیازهای ارتباطی ما ارضا نشوند، از درون احساس عطش، تنهایی‌، پوچی میکنیم. و اگر در بلند مدت به نیازهای ارتباطیمان پاسخ داده نشود، این فقدان در احساس سرخوردگی، غم، خشم و پرخاشگری خود را نشان می‌دهد.
توجه به نیازهای ارتباطی برای روان‌درمانگران در ایجاد ارتباط درمانی اهمیت ویژه‌ای دارد. همچنین برای والدین در ایجاد ارتباط والد-فرزند و زوجین در ایجاد ارتباط زوجی می‌تواند راهگشا باشد. می‌توانیم از خودمان بپرسیم چه میزان به نیازهای شریکمان پاسخ می‌دهیم؟چه میزان نیازهایمان پاسخ داده می‌شود؟ یا چه میزان نیازهای هرکدام از ما در رابطه نادیده گرفته شده است؟
در اینجا به هشت نیاز ارتباطی که مراجعین در پژوهش‌های روان درمانی بیش از همه به آنها اشاره کردند خواهیم پرداخت:
1.امنیت در رابطه: امنیت احساسی درونی‌ست از اینکه آسیب‌پذیری های فیزیکی و هیجانی ما محافظت می‌شوند. اینکه بدانیم تحقیر نمی‌شویم، رها نمی‌شویم، و برای بودنمان مورد انتقاد قرار نمی‌گیریم. احساس اینکه ارتباطمان امن است، یعنی نیازها و احساساتمان طبیعی‌اند و پذیرفته می‌شوند.
2.اصالت، مورد تایید قرار گرفتن: نیاز به مورد تایید قرار گرفتن توسط دیگری یعنی نیازها، احساسات، افکار و فانتزی های درون روانیمان توسط دیگری به رسمیت شناخته شود. نیاز به آنکه بتوانیم هیجانات، حواس بدنی، و افکارمان را توسط زبان بیان کنیم و توسط دیگری شنیده شویم.
3.پذیرش توسط دیگری قابل اتکا، باثبات و حمایت‌کننده: هرکدام از ما از کودکی نیاز داریم به کسی اتکا کنیم، والدین، بزرگترها، معلمین و راهنماهایمان. بیان این نیاز به پذیرفته شدن توسط دیگری قابل اتکا، می‌تواند درخواستی ناهشیار برای محافظت شدن در برابر والدین درونیمان باشد. والدینی که گاه می‌توانند بیش از حد کنترل کننده یا تحقیر کننده باشند.
4. همراهی و اشتراک در تجارب شخصی: همه ما نیاز داریم تجارب شخصی و منحصر بفردمان توسط افراد مهمی تایید بشوند. این نیاز در میل به داشتن تجربه مشترک خودش را نشان میدهد. نیاز به بودن در کنار کسی که به ما شبیه است، در لحظاتی که تجربه مشترکی داریم، احساسات مشابهی داریم و آرزوها و تخیلات مشابهی را شکل می‌دهیم. شاید تجربه کرده باشید لحظاتی را که درست قبل از بیان کردن احساستان درباره پدیده‌ای خاص، دیگری احساس مشابهی را بیان می‌کند. گویی از دل و زبان شما سخن گفته است. این همان لحظاتی است که نیاز به تجربه مشترکمان ارضا می شود.
5.بیان خود: نیاز به بیان هویتمان یعنی بتوانیم ترجیحات، سلایق و علایقمان را با دیگری به اشتراک بگذاریم. بسیاری از ما در دوران رشد و تحولمان از بیان آنچه هستیم و آنچه می‌خواهیم باشیم احساس شرم کرده‌ایم چون دیگرانی نبوده اند تا هویتی که برای خودمان انتخاب می‌کنیم را بپذیرند و تایید کنند.
6.تاثیرگذاشتن بر دیگری: ما نیاز داریم بر دیگران مهم زندگیمان تاثیر بگذاریم. بتوانیم بر هیجانات، افکار و امیال دیگران اثراتی بگذاریم. نیاز داریم در لحظات خاص تاثیرات حضورمان را بر دیگری مشاهده کنیم. نیاز داریم ببینیم هنگام بروز هیجاناتمان در دیگری چه تغییراتی ایجاد می‌شود. شاید به صورت ناهشیار نیاز داریم بدانیم چقدر شایستگی آن را داریم که دیگری به ما اجازه بدهد بر او اثر بگذاریم.
7.دیگری نخستین قدم را بردارد: از کودکی در روابطمان با والدین، نیاز داریم در لحظاتی خاص، آنها آغازگر رابطه باشند، قدم‌هایی به سمت ما بردارند، از نیازهایمان بپرسند، ما را در آغوش بگیرند تا برای وجودمان در رابطه، احساس ارزشمندی کنیم. در بزرگسالی و در روابطمان نیز گاه نیاز داریم دیگری مهم ما نخستین قدم را در مکالمه، ارتباط و فهمیدن ما بردارد.
8.بیان عشق: قدردانی، سپاسگزاری و تشکر، بخشی از نیاز مشترک انسان ها برای بیان عشق است. بیان علاقه و محبت، بخش پیچیده‌ای از هر رابطه معنادار است. گرچه توانایی هرکدام از ما در بیان این نیاز نیز متفاوت است.
اولین قدم در راستای ارضای نیازهای ارتباطیمان، شناسایی و به رسمیت شناختن آنهاست. هرکدام از ما با توجه ارتباطات ابتدایی دوران رشدمان، بخشی از این نیازهایمان ارضا شده، بخش هایی به رسمیت شناخته شده و بخش‌هایی نادیده گرفته شده‌است. شناخت الگوهای خاص ارتباطی‌مان به ما کمک می‌کند بفهمیم در روابطمان کدام‌ نیازهایمان را نادیده می‌گیریم و یا با نادیده گرفتن آنها در دیگری، چه تاثیراتی بر آنها می‌گذاریم. در این راستا توجه بیشتر به تجاربمان، خودشناسی، و روان‌درمانی می توانند بیشترین کمک را به بهبود و افزایش کیفیت زندگیمان بکنند.

پی نوشت: مفهوم نیازهای ارتباطی اولین بار در اواخر دهه 1980 در یک مطالعه کیفی که به منظور یافتن عناصر اصلی رابطه درانستیتو روان‌درمانی تلفیقی نیویورک انجام شد شکل گرفت.در حال حاضر نیز پروزه های پزوهشی مرتبط با آن در سه دانشگاه در حال انجام است.

منبع: Erskine, R. G., Moursund, J. P. & Trautmann, R. L. (1999). Beyond empathy: A therapy of contact-in-relationship. Philadelphia: Brunner/Mazel.