مارکوس اسکات-الکساندر یکی از چهره‌های برجسته در حوزه‌ی هنر درمانی بیان‌گر است که در کارهای خود بر رویکرد پدیدارشناختی تأکید دارد. در ادامه توضیحی مختصر درباره‌ی رویکرد پدیدارشناختی در هنر درمانی بیان‌گر از دیدگاه او ارائه می‌شود:


رویکرد پدیدارشناختی


1.تمرکز بر تجربه به‌جای تفسیر:
•رویکرد پدیدارشناختی به جای تحلیل یا تفسیر آثار هنری، بر تجربه‌ی مستقیم و فرایند درگیر شدن با هنر تأکید دارد.
•مراجعان تشویق می‌شوند آنچه در فرایند خلاقیت آن‌ها پدیدار می‌شود را کشف کرده و توصیف کنند، بدون اینکه معنای بیرونی یا قضاوتی بر آن تحمیل شود.
2.حضور بدنی:
•پدیدارشناسی نقش احساسات بدنی، حرکات و هیجانات را در طول بیان هنری برجسته می‌کند.
•هنرآفرینی به‌عنوان یک گفت‌وگوی پویا بین فرد و تجربه‌ی زیسته‌ی او در نظر گرفته می‌شود.
3.تمرکز بر “اینجا و اکنون”:
•مراجعان راهنمایی می‌شوند تا در لحظه باقی بمانند و بر آنچه در لحظه‌ی خلق هنر پدیدار می‌شود تمرکز کنند.
•این رویکرد باعث افزایش ذهن‌آگاهی و ارتباط عمیق‌تر با مواد، رنگ‌ها، صداها یا حرکاتی می‌شود که استفاده می‌کنند.
4.کاوش غیرکلامی:
•این رویکرد اغلب شامل استفاده از روش‌های غیرکلامی مانند نقاشی، مجسمه‌سازی، موسیقی یا حرکت برای دسترسی به لایه‌هایی از تجربه است که با کلمات قابل بیان نیستند.
•این روش به مراجعان اجازه می‌دهد تا بینش‌هایی را کشف کنند که ممکن است در درمان‌های صرفاً کلامی پنهان بماند.
5.تعلیق پیش‌فرض‌ها (اپوخه):
•درمانگران این رویکرد قضاوت‌ها، تعصبات و پیش‌فرض‌های خود را به حالت تعلیق درآورده و کاملاً به بیان‌های منحصربه‌فرد مراجع توجه می‌کنند.
•این اصل با مفهوم “تعلیق” در پدیدارشناسی تطابق دارد، جایی که درمانگر با کنجکاوی و گشودگی به آثار هنری مراجع نزدیک می‌شود.

موضوعات کلیدی منحصر به فرد در رویکرد اسکات-الکساندر


•هنر به‌عنوان فرایند زیسته:
•او فرایند هنری را بازتابی اصیل از جهان درونی و تجربه‌ی زیسته‌ی مراجع می‌داند.
•اثر هنری به‌جای اینکه نقطه‌ی پایان باشد، موجودیتی پویا است که تکامل یافته و با مراجع تعامل می‌کند.
•رابطه‌ی درمانی:
•رابطه‌ی بین درمانگر و مراجع بسیار مهم است. اسکات-الکساندر بر هم‌آفرینی و کاوش مشترک در فرایند هنری تأکید می‌کند.
•ادغام فرم‌های هنری مختلف:
•روش او فرم‌های بیانی متعددی (مانند هنرهای بصری، رقص، موسیقی، درام) را برای تسهیل اکتشاف عمیق‌تر و جامع‌تر تجربه ترکیب می‌کند.
•توانمندسازی از طریق خلاقیت:
•مراجعان تشویق می‌شوند تا به غرایز خلاقانه‌ی خود اعتماد کنند و از طریق فرایند هنری با تاب‌آوری و توانمندی خود ارتباط برقرار کنند.


کاربردها
رویکرد پدیدارشناختی در هنر درمانی بیان‌گر می‌تواند در زمینه‌های زیر به کار رود:
•بهبود پس از تروما.
•افزایش خودآگاهی و تنظیم هیجانی.
•تسهیل رشد و تحول فردی.
•تعمیق ارتباط با بدن و احساسات.

این رویکرد فضایی امن و بدون قضاوت را برای مراجعان فراهم می‌کند تا خود واقعی‌شان را کشف کرده و از خلاقیت درونی خود برای بهبودی و رشد استفاده کنند. 



منبع:

1.Scott-Alexander, M. (2013).
The Ground of Expressive Arts Therapy: A Play-Based Foundation.
2.Levine, S. K. (1999).
Foundations of Expressive Arts Therapy: Theoretical and Clinical Perspectives.
3.The Arts in Psychotherapy (Journal).
A peer-reviewed journal featuring research articles on expressive arts therapy, including phenomenological approaches.
4.International Expressive Arts Therapy Association (IEATA).
https://ieata.org
5.Expressive Arts Therapy Institute.
https://expressiveartsinstitute.org